دیشب با کل فامیل خونه مامان بزرگ دعوت بودیم. دخترخالم گله کرد که چی شده چرا هفته پیش نیومدی خونمون و چرا اینهمه خودتو میگیری و این حرفا...
بهش گفتم سرم خیلی شلوغه و باور کن من خونه مامانم وقت نمیکنم برم و ...
ولی واقعا دردم یه چیز دیگه بود...
دیشب تا چندساعت فقط رقصیدیم و شادی کردیم...البته چندبار هم جلوی بغضمو گرفتم که کار دستم نده!
این منم......برچسب : نویسنده : mahhess بازدید : 127