سرشب رفتم سر خیابون از لوازم آشپزخونه یک خرید کوچولو کردم و برگشتم خونه... همسر هم که از قبل اعصابش خرد بود تا پیامکش رو دید به غرغرش انداخت که به فکر جیب من نیستی و ...
به خاطر مریضیش جوابش و ندادم و سکوت کردم تا خودش آروم بشه...
ولی واقعا به دلم اومد... جدا از اینکه هزینه خاصی نکرده بودم دلم از این بیشتر پره که چرا از مدرسه یک درآمد درست و حسابی ندارم که دستم تو جیب خودم باشه و زیر منت همسر نباشم...
تازه اگه در آینده ام از این همسر، همسری بمونه...
این منم......برچسب : نویسنده : mahhess بازدید : 80